the one about the last exhibition

ساخت وبلاگ

سه‌شنبه 10 اردیبهشت 1398 ساعت 20:02

-کنار استخر مصلی وایستاده بودیم.وسطِ وسطِ مصلی.سرمو چرخوندم دور تا دور نمایشگاه کتاب...سعی کردم توی ذهنم تصویرشو نگه دارم.زیر لب گفتم :آخرین نمایشگاه کتاب... .

-خورشیدش خورشید اردیبهشت نبود،خورشید مرداد ماه بود!رفتیم قسمت ناشران خارجی یکم باد بخوره به کله هامون!

-یه جعبه ای بود از گات که داخلشو نگاه کردیم چند تا ورقه‌ی گلاسه مانند داشت که قطعات هر کدوم رو که به هم میچسبوندی ماسک درست میشد از کاراکترهای توی گات.پشتشم زده بود ۱۴پوند.پرسیدیم؛۳۶۰ هزار تومن!

-حین راه رفتن مجری برنامه‌ی به سمت خدا رو دیدیم!نجم الدین شریعتی!اون آقایی که صورت گرد و عینک گرد داره و تو شبکه سه نمیدونم فیلم بود یا کتاب بود معرفی میکرد،اونم دیدیم!

-نتونستم برم غرفه‌ی قدیانی:(وقتم توی مدرسان شریف گذشت فقط.

-نشر ماهی انقدر شلوغ بود که نمیشد نزدیکش رفت!

-امسال به طرز غریبی آیس پک نداشت و این خیلی منو ناراحت کرد!:دی 

-فیلیمو بهم بادکنک نداد:(

-رفتم سرمو گذاشتم تو گردالی خالی هری پاتر!:))

-کلی تنه خوردیم و لگد شدیم و لگد کردیم(ناخواسته!)،تو گرمای خرما پزون کباب شدیم و انقدر راه رفتیم که کف پای من داشت فریاد میکشید ولی!می ارزید،خیلی هم می ارزید و توی این سه سالی که اینجا بودم،هرسه سالشو رفتم نمایشگاه کتاب و واقعا دوسش دارم.

daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 72 تاريخ : يکشنبه 15 ارديبهشت 1398 ساعت: 17:22